گروه بازرگانی مختاری
تجارت را با ما تجربه کنید

واردات کننده قطعات خودرو

واردات قطعات مصرفی خودروهای اروپایی آسیا شرقی برندهای معتبر دنیا از جمله تکستار , هنگست ,لمفوردر ,ساچ ,ماهله, الرینگ … محصولات اروپایی با گارانتی اصالت کالا دادن نمایندگی و عاملیت فروش قطعات به کلی مراکز کشور تعمیرگاه ها فروش عمده ثبت سفارش برای شما همکار گرامی شرایط همکاری برای تعمیرگاه ها مراکز فروش عمده تک فروشی فروشگاه. آنلاین فقط از طریق تلفن های تماس شرکت برای انجام ثبت سفارشات به شماره تماس های شرکت تماس حاصل فرمایید . تجارت با شما افتخار ماست.

اف-۱۴ تامکت، آشنایی کامل با پیشرفته‌ترین جنگندهٔ عملیاتی قرن بیستم
سازندگان فیلم تاپ گان ۲: ماوریک با گردهمایی اف-۳۵ سی (قدرتمندترین و بزرگ‌ترین نسخهٔ اف-۳۵ که عمودپرواز و ناونشین است)، اف-۱۸ سوپرهورنت، سوخو-۵۷ فلون، حتی نمونهٔ تغییر یافته و سرنشین دار پهپاد هایپرسونیک SR-72 (که تست‌های پیشرانهٔ آن از سال ۲۰۱۸ آغاز شد و قرار است در فاصلهٔ ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ اولین پرواز رسمی خود را انجام دهد) با نام دارک استار و حضور چند ثانیه‌ای هواپیمای بسیار خاص و منحصربه‌فرد پی-۵۱ ماستنگ (از نسخهٔ F-6K که واقعاً متعلق به تام کروز بوده و تنها دو فروند سالم از آن باقی مانده است) به همراه آواکس E-2 برای تماشاگران این فیلم سنگ تمام گذاشته‌اند.اما تاپ گان ۲ یک سوپراستار ویژه هم دارد که پس از ۳۶ سال حضوری مجدد در این فیلم را تجربه کرده و با نمایشی پرشکوه گوشه‌ای از عظمت و نام بزرگ خود را به مخاطب یادآوری می‌کند: اف-۱۴ تامکت، پادشاه آسمان بازگشته است.فیلم تاپ گان ۲: ماوریک بیش از هر چیز نبرد بین دوگانهٔ “تکنولوژی و مهارت”، “هوش مصنوعی و انسان”، “مدرن و کلاسیک” را به تصویر می‌کشد. پس از برخاستن از عرشهٔ ناو هواپیمابر تئودور روزولت و بمباران موفقیت‌آمیز یک مرکز غنی‌سازی اورانیوم در کشوری نامشخص، ماوریک و دوستش “روستر” در حلقه‌های متراکم پدافندی آن، سوپرهورنت‌های خود را به آتش دشمن از دست داده و خروج اضطراری می‌کنند. سپس برای به دست آوردن هواپیمایی که آن‌ها را به ناو تئودور روزولت برگرداند به یک پایگاه هوایی مجاور که گویا وظیفهٔ دفاع سریع از همان تأسیسات اتمی را داشته می‌رسند. این پایگاه مجهز به جنگنده‌های سوخو-۵۷ (ملقب به فلون (Felon)) بوده و درگیر هرج‌ومرج است. چراکه هم‌زمان با عملیات بمباران نیروگاه اتمی توسط تیم ماوریک، از جانب یک رزمناو مورد اصابت چند تیر موشک کروز توماهاک قرار گرفته و باند پروازی و آشیانه‌های آن به‌شدت تخریب شده است. ماوریک در حال بررسی این پایگاه از دریچهٔ دوربین، بار دیگر با رفیق قدیمی و البته سالخورده‌اش که اکنون به‌آرامی در آشیانهٔ خود به خوابی عمیق فرو رفته است، دیدار تازه می‌کند.برای کم نشدن از هیجان تماشای فیلم پیگیری ادامهٔ داستان را بر عهدهٔ شما می‌گذاریم و سعی می‌کنیم در ادامه مروری کامل ولی ساده بر تامکت این ساختهٔ باشکوه دست بشر داشته باشیم در اواخر دهه ۱۹۵۰ ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی امریکا با خطری جدید از جانب شوروی روبرو شدند: بمب‌افکن‌های جدید توپولوف ۱۶ (Badger) و توپولوف ۲۲ (Blinder) با موشک کروز ضد کشتی خا-۲۲ (Kh-22)بمب افکن توپولف-۲۲ ام ۳ ملقب به بکفایر این موشک ۱۱ متری با سر جنگی ۱۰۰۰ کیلوگرمی در سال ۱۹۶۲ در نیروی هوایی شوروی عملیاتی شد و فقط یک دستور داشت، نابودی ناوهای هواپیمابر امریکا. آن را می‌شد از فاصلهٔ ۶۰۰ کیلومتری شلیک کرد. خا-۲۲ پس از شلیک تا ارتفاع ۲۵ کیلومتری از سطح زمین اوج می‌گیرد و سپس با سرعت ۵۶۰۰ کیلومتر بر ساعت (۴.۶ ماخ) بر روی هدف خود شیرجه می‌زند. در آن زمان برخلاف امروز، هنوز سامانه‌های ضد موشکی به بلوغ تکنولوژیکی که توانایی حفاظت از یک دارایی ارزشمند چون ناو هواپیمابر را به آن‌ها بدهد، نرسیده بودند و خا-۲۲ به سرعت برای فرماندهان نیروی دریایی امریکا تبدیل به یک کابوس ترسناک شد. توپولف ۱۶ مسلح به دو موشک ضد کشتی خا-۲۲ برای مقابله با خا-۲۲ فقط یک راه وجود داشت. باید بتوان بمب‌افکن‌های شوروی را قبل از اینکه به فاصلهٔ مورد نیاز خود برای شلیک آن برسند سرنگون کرد. بدین منظور نیروی دریایی خواهان یک شکاری رهگیر با برد بیشتر، راداری قدرتمندتر و موشک‌های پیشرفته‌تر از اف ۴ فانتوم ۲ و موشک اسپارو (Sparrow به معنای گنجشک) بود.فانتوم نیروی دریایی امریکا در حال شلیک موشک اسپارو ابتدا جنگندهٔ تهاجمی و بال متغیر اف-۱۱۱ برای این نقش توسط وزارت دفاع به نیروی دریایی پیشنهاد شد تا پس از ارتقا و بهسازی، از آن در نقش یک شکاری رهگیر استفاده کند.اف-۱۱۱ رادار و سامانه‌های الکترونیکی بسیار پیشرفته‌ای داشت، ظرفیت حمل سلاح و شعاع عملیاتی آن به‌شدت بالا بود و به همین دلیل نیروی دریایی اشتیاق فراوانی برای به خدمت گرفتن آن داشت. ولی به‌زودی مشکلات جنگنده/بمب‌افکنی که برای نشست و برخاست از باندهای بلندِ زمینی طراحی شده بود و حالا بنا بود از عرشهٔ ناوهای هواپیمابر برای این منظور استفاده کند، مشخص شدند. به دلیل زاویهٔ حملهٔ بالا خلبان عرشهٔ ناو را هنگام فرود به‌درستی نمی‌دید! دید جلویی و جانبی کابین عالی ولی دید رو به عقب افتضاح بود که برای یک جنگنده/بمب‌افکن به هیچ عنوان ایرادی به حساب نمی‌آید اما برای یک شکاری رهگیر، قطعاً مشکل‌ساز است. اف-۱۱۱ از دو دستگاه موتور TF30-P-3 بهره می‌برد که اولین نسل از موتورهای توربوفن دارای قابلیت پس‌سوز بود. این موتور قدرت کمی داشت و تلاش برای افزایش قدرت آن اگرچه موفق بود ولی باعث افزایش بیشتر وزن شد. اف-۱۱۱ حتی بدون این موتور ارتقا یافته هنوز ۲ تُن سنگین‌تر از استاندارد نیروی دریایی بود.تصویر: جنگندهٔ تهاجمی اف-۱۱۱. اف-۱۱۱ متقاضیان زیادی داشت اما در خارج از امریکا تنها به استرالیا فروخته شد؛ زیرا برخلاف اف -۱۴ که یک سلاح دفاعی بود اف-۱۱۱ در خدمت هر کشوری که قرار می‌گرفت توان تهاجمی نیروی هوایی آن کشور را به‌شدت افزایش می‌داد. در اکتبر سال ۱۹۶۷ زمانی که اف ۱۱۱ بی در مشکلات دست پا می‌زد، شرکت گرومن (Grumman) طرحی آزمایشی با نام YF-14 را به نیروی دریایی پیشنهاد داد که شامل یک بدنه جدید ولی با همان سامانه تسلیحاتی و موتور اف ۱۱۱ بی بود. نیروی دریایی با بررسی آن، دریافت که این طرح جدید در تمامی جنبه‌های پروازی به غیر از برد از اف ۱۱۱ بی یک سر و گردن برتر است. البته چند طرح رقیب هم وجود داشت مانند هواپیمای LTV V-507 با همکاری شرکت داسای فرانسه که بر اساس تجارب این شرکت در ساخت جنگندهٔ بال متغیر میراژ G ساخته شده بود.طرح پیشنهادی از سوی شرکت داسای فرانسه (بالا) برای رقابت با اف-۱۴ و جنگنده ی میراژ G (پایین)  اولین YF-14 در ۲۱ دسامبر سال ۱۹۷۱ تنها ۲۲ ماه بعد از امضا قرارداد با گرومن برای ۳۰ دقیقه به پرواز در آمد. مشکل خاصی وجود نداشت تا اینکه همین نمونهٔ اولیه چند روز بعد در هنگام فرود بر اثر مشکل در سیستم هیدرولیک سرنگون شد و هر دو خلبان به سلامتی اجکت (خروج اضطراری) کردند.تا سال ۱۹۷۴ دست کم ۲۰ پیش نمونه برای آزمایش‌های مختلف و آموزش خلبان ساخته شد که پیش نمونه پنجم نیز در هنگام تست موشک اسپارو سرنگون شد ولی باز هم آسیبی به خلبان‌ها وارد نشد.پروژهٔ اف ۱۴ هم‌زمان با اف-۱۵ پیش می‌رفت. تامکت جنگنده بسیار گران قیمتی بود و هزینهٔ آزمایش‌های آن نیز بسیار بالا. کنگرهٔ امریکا در سال ۱۹۷۱ تصمیم گرفت که یکی از دو طرح اف ۱۴ (تامکت) و یا اف ۱۵ (ایگل) را به خدمت بگیرد و مقرر شد هرکدام بهتر در برابر میگ-۲۵ شوروی عمل کردند در خدمت باقی بماند و هر دو نیروی هوایی و دریایی از آن بهره ببرند. ولی درنهایت با اصرار و پافشاری افسران پنتاگون قرار شد هر دو وارد خدمت شوند؛ زیرا F-14 و F-15 بر اساس دو تفکر متفاوت برای دو مأموریت جداگانه ساخته شده بودند. ولی باز هم قرار بر این شد در کنار این دو جنگندهٔ گران و پیچیده، دو جنگندهٔ ارزان‌تر و چندمنظوره نیز به خدمت گرفته شده تا بدین گونه تامکت و ایگل های کمتری سفارش داده شوند. این تصمیم منجر به ساخته شدن اف-۱۶ (فالکون) و اف-۱۸ (هورنت) شد. ولی همچنان تامکت قیمتش بالا بود.مک دانل داگلاس (شرکت سازندهٔ اف-۱۵) با فرصت‌طلبی و سماجت از گران بودن اف-۱۴ استفاده کرد و نسخه دریایی از ایگل با نام F-15N Sea Eagle را با تغییراتی به نیروی دریایی پیشنهاد کرد. ولی نیروی دریایی این طرح را رد کرد، چون جنگنده‌ای با موشکی دوربرد مثل فونیکس می‌خواست. مک دانل داگلاس ول کن ماجرا نبود! و باز هم طرحی با نام F-15N Phoenix با توان حمل چهار موشک فونیکس را پیشنهاد کرد.اف-۱۵ و شلیک موشک فونیکسدر این زمان که همه چیز به ضرر اف-۱۴ پیش می‌رفت و پروژه در حال کنسل شدن بود، یک طرف سوم وارد معامله شد. حکومت وقت ایران ۷۵ میلیون دلار به گرومن وام با سود ۱۱ درصد داد. با ۱۲۵ میلیون دلار وام دیگر که این شرکت از بانک‌های آمریکایی استقراض کرد درنهایت هزینهٔ تولید و قیمت اف-۱۴ به‌قدری پایین آمد که می‌توانست روی خط تولید برود و به حیات خود ادامه دهد. سرانجام اف-۱۴ تامکت که اولین پرواز خود را در آخرین روزهای سال ۱۹۷۰ انجام داده بود بعد از ۳ سال و ۹ ماه و یک روز، در سال ۱۹۷۴ وارد خدمت شد.اف ۱۴ تامکت جنگنده‌ای است دو سرنشینه که خلبان در جلو و افسر مسئول اسلحه در صندلی عقب، هر دو درون یک کابین حبابی با دید عالی قرار می‌گیرند.به دو موتور توربوفن مجهز است که در درون دو غلاف به صورت جدا از هم قرار دارند، با وجود این غلاف حائل در صورت آسیب دیدن یکی از موتورها دیگری آسیب نمی‌بیند.بین دو موتور، ترمز هوایی جنگنده قرار گرفته است و بر روی غلاف هر موتور یک سکان عمودی قرار دارد. ترمز هوایی تامکت در بین دو موتور به خوبی مشاهده می شود. دارای بالی متغیر با توان تغییر در زاویه ۲۰ (در حالت کاملاً باز) و ۶۸ درجه در حالت کاملاً بسته است. می‌توان برای اینکه بر روی ناو هواپیمابر جای کمتری بگیرد بال‌ها را در زاویه ۷۵ درجه نیز جمع کرد.زاویه حرکت بالها توسط یک کامپیوتر کنترل می‌شود. اگرچه می‌توان با از مدار خارج کردن کامپیوتر، کنترل زاویهٔ بال‌ها را کاملاً به صورت دستی در زاویهٔ دلخواه انجام داد.بال در حالت باز، برای نشست و برخاست استفاده می‌شود اگرچه حتی در حالت بسته که برای پرواز مافوق صوت و شکستن دیوار صوتی استفاده می‌شود نیز تامکت توانایی نشست و برخاست دارد. هواپیما دارای سه ارابه فرود است که ارابه‌های عقبی یک چرخ و ارابهٔ فرود جلویی دو چرخ دارد.گیرنده منجنیق بخار آب برای پرتاب تامکت از روی عرشهٔ ناو هواپیمابر به ارابهٔ جلویی وصل می‌شود… همچنین در انتهای بدنه زیر دو غلاف موتور دارای یک غلاف گیرنده کابل برای فرود روی ناو هواپیمابر است.اف ۱۴ در نسخهٔ A از دو موتور توربوفن Pratt & Whitney TF30-P-412 استفاده می‌کرد که با اف-۱۱۱ مشترک بود.TF-30 اولین نسل از موتورهای توربوفن و پس‌سوز دارِ نظامی در جهان بود و در اوایل دهه ۱۹۵۰ توسعه یافت (اولین موتور با فناوری مشابه در شوروی، در سال ۱۹۷۵ عملیاتی شد).موتور TF-30 این موتور پرقدرت به دلیل مصرف سوخت اندک برای بمب‌افکنی چون اف ۱۱۱ که اولویت آن بُرد عملیاتی بسیار بالا بود و نیاز به تغییر سریع سرعت، کار کردن مداوم خلبان با دستهٔ گاز، تغییر جهت‌ها و مانورهای ناگهانی نداشت ایده‌آل بود. ولی تبدیل به نقطه ضعف تامکت به‌عنوان یک جنگندهٔ بسیار خوش‌دست و مانور پذیر شد. همچنین تامکت نیاز به موتور فرزتر و قوی‌تری داشت. با TF-30 مانورهای بیش از ۶.۵ جی امکان‌پذیر نبودند، درحالی‌که اف-۱۵ به‌راحتی تا ۹ جی مانور می‌داد.واماندگی این موتور عامل دست کم ۳۰% از سوانح تامکت بود.اف ۱۴ اِی (A) دارای یک رادار ای دبیلو جی-۹ (AWG-9) ساختهٔ شرکت هیوز (Hughes) است که در اصل برای نسخهٔ ناونشین اف-۱۱۱ توسعه داده شد بود. این رادار با آنتن بسیار بزرگش بمب‌افکن‌های توپولف-۱۶ را از فاصلهٔ ۱۹۵ مایلی (۳۲۰ کیلومتر) شناسایی می‌کند. ۲۴ هدف را به صورت هم‌زمان رهگیری کرده و می‌تواند از فاصلهٔ ۱۲۵ مایلی (۲۰۰ کیلومتر) با ۶ تا از این ۲۴ هدف درگیر شده و از این فاصله به سمت آن‌ها موشک فونیکس شلیک کند. این قابلیت برای هدف قرار دادن دسته‌های چندتایی بمب‌افکن‌های دشمن بسیار سودمند است. دیش رادار دارای قابلیت چرخش به سمت پایین و پایین نگری نیز است و می‌تواند با موشک‌های ضدکشتی و کروزی که در نزدیکی سطح زمین حرکت می‌کنند درگیر شود.فونیکس نیز مانند رادار اف-۱۴ توسط شرکت هیوز ساخته شد و تا به امروز تنها موشک هوا به هوای برد بلند در ارتش امریکا بوده است. فونیکس (به معنای ققنوس) تنها از اف-۱۴ شلیک می‌شد و با بازنشستگی اف-۱۴ فونیکس هم از خدمت بازنشسته شد. در زمان خود لبهٔ تکنولوژی و اوج نبوغ تسلیحاتی غرب بود و موشکی بسیار پیشرفته به حساب می‌آمد. هر تیر آن در سال ۱۹۷۴ نیم میلیون دلار قیمت داشت اما به این قیمت می‌ارزید. چراکه ترکیب فونیکس و رادار AWG-9 برای اولین بار در تاریخ به یک جنگنده توان درگیری هم‌زمان با چند هدف به صورت هم‌زمان را می‌داد. تامکت می‌توانست در ۳۷ ثانیه ۶ تیر فونیکس شلیک کند و سپس از منطقهٔ درگیری دور شود. ققنوس‌ها پس از شلیک شدن قسمتی از مسیر را با کمک رادار AWG-9 می‌پیمودند و سپس کاملاً مستقل از جنگندهٔ شلیک‌کننده (اف-۱۴) و سیستم هدایتی آن، با کمک رادار خود با ۵ برابر سرعت صوت به هدف می‌رسیدند. با این حال فونیکس در خدمت نیروی دریایی امریکا هرگز پیروزی‌ای به دست نیاورد و تامکت های آمریکایی تمام پیروزی‌های خود را با موشک‌های سایندوایندر (حرارت یاب) و اسپارو (هدایت راداری با برد متوسط، در حال حاضر با موشک امرام جایگزین شده است) به دست آوردند.از بالا به پایین موشک های اسپارو، سایندوایندر و فونیکسفونیکس اما در خدمت نیروی هوایی ایران یک سلاح مهلک و افسانه‌ای بود. ۲۷۴ تیر به ایران تحویل داده شد و با وجود کمبود (تحریم) روغن‌های خنک کننده‌اش ۷۸ پیروزی هوایی به دست آورد. از انواع و اقسام میگ‌ها و سوخوها و توپولف ۲۲ های عراقی تا چندین فروند میراژ اف-۱ و سوپراتاندارد. حتی دو موشک کروز ضدکشتی اگزوسه و یک تیر موشک کروز ضدکشتی کرم ابریشم (C-601) نیز توسط فونیکس ساقط شدند.تامکت با لود ۶ موشک فونیکس فونیکس یک موشک سنگین مجهز به سر جنگی ۶۱ کیلوگرمی با فیوز مجاورتی بود، به این معنا که به‌جای برخورد با هدف در مجاورت آن منفجر می‌شد و هزاران ترکش به سمت آن روانه می‌کرد. در ۷ ژانویهٔ ۱۹۸۱ یک تیر فونیکس ۳ میگ ۲۳ عراقی از یک دستهٔ چهار فروندی را ساقط نمود و چهارمی نیز با آسیب شدید به پایگاه خود برگشت.تصویر: تمام قربانیان موشک فونیکس در خدمت نیروی هوایی ایران در جنگ ۸ ساله. از بالا و سمت چپ به ترتیب تا پایین و سمت راست: میراژ اف ۱ / میگ ۲۱ و ۲۳ و ۲۵ / توپولف ۲۲ / سوخوی ۲۰ و ۲۲ / موشک کروز ضد کشتی چینی کرم ابریشم و موشک فرانسوی اگزوسه / جنگندهٔ فرانسوی سوپراتاندارد. از هر ۱۰ هواپیمای ساقط شدهٔ عراقی در جنگ ۸ ساله ۷ فروند توسط تامکت شکار شده بود. اف-۱۴ در زیر دماغهٔ خود به دوربین اپتیکی AAX-1 که TCS (TV Camera Set) نیز نامیده می‌شود مجهز است که یک جنگنده با سایز متوسط را از ۷۰ کیلومتری و یک بمب‌افکن را از ۱۶۰ کیلومتری کشف می‌کند. بعدها در کنار و سمت چپ دوربین اپتیکی در زیر دماغه، یک کاوندهٔ فروسرخ برای مشاهدهٔ اهداف با سیستم دید حرارتی نیز در نسخهٔ D (سوپرتامکت) نصب شد. اف ۱۴ مدل D. در زیر دماغه دوربین اپتیکی TCS در سمت چپ و کاونده ی امواج مادون قرمز در سمت راست دیده می شودتامکت به یک توپ ۶ لول M61A1 ولکان (Vulcan) مجهز است که نواخت آتش ۶۰۰۰ گلوله بر دقیقه دارد. بعلاوه می‌تواند ۱۰ موشک (AIM-9 (سایندوایندر)، AIM-7 (اسپارو) یا AIM-54 (فونیکس)) یا بمب با مجموع وزن ۶۶۰۰ کیلوگرم حمل کند.فراگیرترین ترکیب ۲ تیر سایندوایندر و فونیکس با ۳ اسپارو بود. هرچند می‌توانست با ۲ موشک حرارتی AIM-9 بعلاوه ۶ تیر فونیکس نیز از زمین برخیزد و عملیات انجام دهد.تامکت می‌تواند در دو جایگاه زیر ورودی‌های هوای خود دو مخزن سوخت خارجی هرکدام با گنجایش ۱۰۱۰ لیتر سوخت حمل کند. همچنین دارای یک لوله سوخت‌گیری هوایی جمع شونده در سمت راست دماغه است.برد انتقالی تامکت ۳۲۲۰ کیلومتر و حداکثر سرعت آن ۲۴۸۵ کیلومتر بر ساعت است. در اواسط دهه ۱۹۹۰ با خروج از خدمت اِی ۶ اینترودر نیروی دریایی نیاز به یک جنگنده با توان حمل بمب‌های هدایت شونده داشت. از این رو سیستم‌های لازم برای پرتاب بمب‌های هدایت لیزری و گیرنده‌های GPS (برای پرتاب بمب‌های هدایت ماهواره‌ای) نیز بر روی اف-۱۴ نصب شدند. تمام اف-۱۴ ها از همان روز اول تولید برای استفاده در نقش بمب‌افکن سیم‌کشی شده بودند (ازجمله نسخه‌های صادراتی به ایران) و محول کردن نقش یک بمب‌افکن به آن‌ها نیازمند تغییر سازه نبود.اف ۱۴ تامکت که بعد از نصب بمب، Bombcat نیز خوانده می‌شد تنها می‌توانست در جایگاه زیر بدنه (میانه ورودی‌های هوا و نیز موتورها) بمب حمل کند و نه در زیر بال‌ها. A-6 اینترودر (بالا) و اف-۱۴ در نقش بمب افکن (پایین)   ارتقاهای انجام گرفته روی اف-۱۴:اف-۱۴ A پلاس: که بعدها اف-۱۴ بی (F-14B) نیز نام گرفت.در سال ۱۹۸۷ با تعویض موتور TF-30 با موتور پرقدرت‌تر جنرال الکتریک F110-GE-400، تامکت از تمامی دردسرهای موتور قبلی خود رهایی یافت. شعاع عملیاتی و برد رزمی‌اش ۶۰ درصد افزایش یافت. حالا تامکت ۱.۵ برابر سریع‌تر اوج می‌گرفت و برای برخاستن از عرشهٔ ناو هواپیمابر احتیاجی به استفاده از قابلیت پس‌سوز نداشت.همچنین سیستم هشدار دهندهٔ راداری AN/ALR-67 را نیز دریافت نمود که جزئی‌ترین فعالیت راداری دشمن را کشف کرده و به خلبان اطلاع می‌دهد.اف-۱۴ دی سوپرتامکت: در سال ۱۹۹۱ بعد از تعویض موتور حالا نوبت ارتقای بیشتر سیستم‌های الکترونیکی و رادار تامکت رسیده بود.رادار آنالوگ AWG-9 با رادار دیجیتالی AN/APG-71 که بر اساس تجارب AN/APG-70 مورد استفاده از اف-۱۵ توسعه یافته بود، جایگزین شد. این رادار مقاومت بسیار بهتری در برابر پارازیت و جنگ الکترونیک دشمن دارد و می‌توانست موشک آمرام (موشک اصلی اف-۱۵) را نیز شلیک کند. البته با توجه به حضور جنگندهٔ توانای اف-۱۵ در خدمت نیروی هوایی هرگز نیاز به استفاده از این قابلیت نشد اف-۱۵ و حمل ۱۶ موشک آمرام رادار دیجیتالی AN/APG-71 به صورت تئوری از فاصلهٔ ۷۴۰ کیلومتری جنگندهٔ متخاصم را کشف می‌کند اما با توجه به محدودیت اندازهٔ آنتن برد آن در سوپرتامکت به ۴۰۰ کیلومتر محدود شد.همچنین سوپرتامکت دارای رایانه چند مأموریتی دیجیتال پیشرفته‌تر، سامانه حفاظتی خودکار و سامانه اشتراک‌گذاری اطلاعات رادار و اپتیک با دیگر جنگ‌افزارهای درگیر در نبرد است. این مدل در کنار دوربین اپتیکی زیر دماغه مجهز به یک دوربین تصویربردار فروسرخ برای کشف اهداف به صورت دید حرارتی شده است (پیش‌تر تصویر آن قرار داده شد). کابین ارتقا یافته و در کابین عقب و جلو مجموعاً دارای ۴ نمایشگر رنگی چندکاره (۲ تا در هر کابین) و یک نمایشگر رنگی برای رادار در کابین عقب است (مجموعاً ۵ تا). همچنین کابین جلو مجهز به هداپ دیسپلی (HUD) شده بود. تمامی سوپرتامکت ها حالا می‌توانستند بمب‌های هدایت‌شده از طریق GPS یا لیزر را پرتاب کنند.کابین اف-۱۴ اِی A (تامکت) در سمت راست و اف-۱۴ دی (سوپرتامکت) در سمت چپ اف-۱۴ به خاطر فناوری‌های پیشرفته و مهندسی پیچیده‌اش تا آخرین روزهای حیاتش در نیروی دریایی امریکا یکی از گران‌ترین هواپیماهای موجود در خدمت بود. هر فروند تامکت ۵۰ میلیون دلار قیمت داشت و با ارتقا به نسخهٔ D این مبلغ به ۷۵ میلیون دلار می‌رسید. مهم‌ترین دلیلی که همهٔ ۴۰۰ فروند تامکت نیروی دریایی برخلاف برنامه‌ریزی قبلی به استاندارد سوپرتامکت ارتقا نیافته و ۷۰ فروند از نسخهٔ D تولید شد همین قیمت گزاف است. با احتساب تورم هزینهٔ تولید هر سوپرتامکت امروز ۱۷۱ میلیون دلار است! درحالی‌که اف- ۳۵ به‌عنوان جنگنده‌ای پنهان‌کار با سطح مقطع راداری ۰.۰۰۱۵ متر مربع قیمتی معادل ۷۸ میلیون دلار دارد (F-35A).(سطح مقطع راداری در مورد هواپیماهایی که برای پنهان شدن آن‌ها از دید رادار تلاشی صورت نگرفته (مثل اف-۱۴) عموماً به دلیل اثرات تقویتی در گیرنده‌های راداری از اندازهٔ خود هواپیما بزرگتر است. این عدد در مورد اف-۲۲ رپتور ۰.۰۰۰۱ متر مربع و سوخو -۵۷ نامعلوم و احتمالاً بین ۰.۵ تا ۱ متر مربع مشابه با سوپرهورنت است)مقایسهٔ سطح مقطع راداری یک ناو جنگی، بمب‌افکن بی-۵۲، جنگندهٔ تهاجمی A-6 اینترودر، مرغ مگس‌خوار و زنبور (متر مربع)     تامکت هایی که عملیاتی نشدند:ارتقای دیگر پیشنهاد شده توسط گرومن برای اف-۱۴، سوپرتامکت ۲۱ نام داشت و تامکت با این ارتقا می‌توانست به‌عنوان یکی از پیشرفته‌ترین و بهترین جنگنده‌های عملیاتی قرن ۲۱ در کنار اف-۱۵ به حیات خود ادامه دهد. تامکت تا سال ۱۹۹۲ همچنان در حال تولید بود و برای ساخت سوپرتامکت ۲۱ می‌شد خط تولید را حفظ کرد و همچنین از سازهٔ سالم نمونه‌های قدیمی نیز استفاده نمود.موتور توربوفن F110-GE-429 که هم‌اکنون نسخه‌ای از آن بر روی اف-۱۶ و اف-۱۵ استفاده می‌شود یکی از این موارد ارتقا بود. با کمک این موتور تامکت به‌راحتی می‌توانست به قابلیت سوپرکروز دست باید و با مصرف سوخت بسیار کمتر در سرعت‌های تا ۱.۵ برابر سرعت صوت بدون روشن کردن پس‌سوز حرکت کند. این کاهش مصرف سوخت با موتور جدید در کنار مخزن‌های سوخت قابل حمل شعاع عملیاتی بسیار بیشتر از قبل به اف-۱۴ می‌داد.یک نسخهٔ قوی‌تر از رادار AN/APG-71 با برد بیشتر، بهبود آئرودینامیک بدنه، یک‌تکه کردن شیشهٔ جلو (برای بهبود دید خلبان و شیک‌تر شدن ظاهر هواپیما!)، کامپیوترهایی با پردازنده‌های بسیار قوی‌تر، سیستم کنترل پرواز دیجیتالی و یک سیستم اکسیژن ساز در درون سازهٔ هواپیما از سایر ویژگی‌های سوپرتامکت ۲۱ بودند.تامکت با توجه به ناونشین بودنش یکی از قوی‌ترین و مستحکم‌ترین سازه‌ها را در بین تمام هواگردهای ساختهٔ دست بشر دارد، اما در سوپرتامکت ۲۱ این سازه بنا بود باز هم تقویت شود تا این گربهٔ چالاک بتواند با ۲ برابر وزن بیشتر از قبل روی عرشهٔ ناو فرود آید.تامکت حالا می‌توانست مثل اف-۱۵ موشک امرام شلیک کند و به لطف سیستم اخلالگر AN/ALE-47 در برابر موشک‌های راداری و حرارت یاب دشمن ایمن‌تر از همیشه باشد.تامکت اصلی با وجود بال‌های باز شونده و آئرودینامیک خارق‌العاده‌اش یکی از بهترین جنگنده‌های تاریخ در رزم هوایی نزدیک (داگ فایت) است و در رزم هوایی نزدیک هنوز حرف‌های زیادی دارد. با اضافه شدن سیستم‌های دیجیتالی کنترل سطوح پروازی و ارتقای گستردهٔ کابین، سوپرتامکت ۲۱ برای جنگنده‌های دشمن مهلک‌تر از قبل می‌شد.اگر همهٔ این‌ها کافی نیست باید بگوییم گرومن برای ادامهٔ خدمت تامکت در سال‌های بعد از ۲۰۱۰ هم برنامه داشت. در این پروژه که Advanced Strike Fighter یا ASF-14 نام داشت با نصب رادار آرایهٔ فازی فعال و با توجه به اینکه تامکت بزرگ‌ترین روزنهٔ راداری در بین تمام جنگنده‌های جهان را در دماغهٔ خود دارد، یک جنگندهٔ همه‌فن‌حریف که وظایف یک هواپیمای آواکس را نیز به خوبی انجام می‌داد در اختیار کشور کاربر و نیروی دریایی امریکا قرار می‌گرفت. با نصب سیستم بسیار پیشرفتهٔ IRST21 (Infrared Search and Track) حالا تامکت می‌توانست هر جنگنده و پهپادی در آسمان که امواج فروسرخ از خود ساطع می‌کند را از فواصل بسیار دورتر شناسایی و بدون نیاز به رادار، به سمت آن موشک شلیک کرده و نابودش کند.نبود مشتری خارجی که در تأمین مالی پروژه‌هایی چون سوپرتامکت ۲۱ و ASF-14 شریک شده و حضورش با گسترده‌تر کردن ناوگان مورد ارتقا، صرفهٔ اقتصادی آن را بالا ببرد در کنار عدم نیاز به چنین حدی از توانایی در یک جنگندهٔ غیرپنهانکار باعث شد گزینه‌های ارزان‌تر و به‌صرفه‌تری چون سوپرهورنت تا زمان ورود به خدمت جنگنده‌های نسل ۵ و ۶ نیروی دریایی به سوپرتامکت ۲۱ و ASF-14 ترجیح داده شوند.علاوه بر این پس از رهایی شدن از موتور تی اف-۳۰ هنوز پای مسائل دیگری در میان بود. سیستم بال متغیر اف-۱۴ مزایای زیادی به تامکت می‌داد ازجمله مانورپذیری فوق‌العاده در سرعت‌های پایین و در سرعت‌های بالا مصرف سوخت کم (در نتیجه برد رزمی بالاتر) به علت مقاومت کمتر بال‌های بسته در برابر جریان هوا؛ اما این سیستم بسیار پیچیده و نیازمند مراقبت‌های کارشناسانه است. به طوری که اف-۱۴ به ازای هر ساعت پرواز نیاز به ۴۵ ساعت کار توسط تیم آماده‌سازی و مکانیک‌ها داشت.موشک فونیکس نیز که برای شکار بمب‌افکن‌های سنگین طراحی شده بود، در مقابل جنگنده‌های فرز و چابکی چون میگ-۲۹ (فالکروم) و خانوادهٔ سوخو ۲۷ دیگر کشندگی کافی را نداشت. میگ-۲۹UB از روزی که بشر دو تکه سنگ را به هم کوبید و برای شکار و سیر کردن خود چاقو درست کرد، علم و وسایلی که او با کمک این علم و محدودیت‌ها و مقدورات زمانه‌اش ساخته هر لحظه در حال رفع اشکال و تکامل بوده‌اند، به همین دلیل هیچ‌گاه نمی‌توان القابی چون “بی‌نقص” یا “عاری از نقطه ضعف” را به بشر و یا ساخته‌های دستش نسبت داد. اف-۱۴ بسیار فراتر از زمان خود بود؛ برای انجام وظیفه‌ای ساخته شده بود که تنها و تنها خودش از پس آن برمی‌آمد و همین توانایی منحصربه‌فرد هزینهٔ گزاف و بی‌سابقهٔ تولید و نگهداری‌اش را توجیه‌پذیر می‌کرد. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این توجیه‌پذیری کم‌کم رنگ باخت و نفس‌های تامکت در نیروی دریایی امریکا و سیستمی که برای هر دلار خرج خود به دنبال توجیه مناسب و بازدهی کافی است به شماره افتاد. اف-۱۵ و اف-۱۶ و اف-۱۸ به ترتیب ۲ و ۴ و ۸ سال پس از تامکت (۱۹۷۰) اولین پرواز خود را تجربه کرده و همگی در کنار اف-۱۴ در یک نسل قرار می‌گیرند. ۳۱ شهریور ۱۳۸۵ روزی بود که مدافع افسانه‌ای آسمان ایران و فرشتهٔ نگهبان ناوهای هواپیمابر برای همیشه در کشور سازنده‌اش بازنشسته شد و اکنون از موزه‌های امریکا نظاره‌گر عاشقان دنیای هوانوردی است که به دیدارش می‌آیند. احتمالاً گوشه چشمی نیز به هم‌دوره‌ای‌هایش دارد که به‌تازگی آخرین ارتقاهای خود را دریافت کرده (اف-۱۵EX، اف-۱۶ وایپر و سوپرهورنت بلاک ۳) و به این زودی‌ها، اصلاً خیال بازنشستگی ندارند. تامکت جنگنده‌ای بود که در امریکا ساخته شد ولی برای ایران جنگید و درخشید. زوج تامکت-فونیکس با وجود تحریم و کمبود همیشگی قطعات پرافتخارترین روزهای عمر ۳۶ سالهٔ خود را در جنگ ۸ سالهٔ ایران و عراق تجربه کردند و بزرگ‌ترین خلبانان تامکت و موفق‌ترین شلیک‌کنندگان فونیکس همگی از این سرزمین بودند.مک لارن اف وان، پورشه ۹۵۹، مرسدس بنز ۴۵۰SEL، فراری اف-۴۰، آر-۳۴ اسکای لاین، چارجر ۶۹ و وایپر SRT-10 هرگز برای ماشین بازها قدیمی نمی‌شوند. اف-۱۴ نیز برای عاشقان دنیای جنگنده‌ها و ماوریک همیشه “تاپ گان” باقی خواهد ماند. نویسنده: بابک سزاوار کلاتی

[