گروه بازرگانی مختاری
تجارت را با ما تجربه کنید

واردات کننده قطعات خودرو

واردات قطعات مصرفی خودروهای اروپایی آسیا شرقی برندهای معتبر دنیا از جمله تکستار , هنگست ,لمفوردر ,ساچ ,ماهله, الرینگ … محصولات اروپایی با گارانتی اصالت کالا دادن نمایندگی و عاملیت فروش قطعات به کلی مراکز کشور تعمیرگاه ها فروش عمده ثبت سفارش برای شما همکار گرامی شرایط همکاری برای تعمیرگاه ها مراکز فروش عمده تک فروشی فروشگاه. آنلاین فقط از طریق تلفن های تماس شرکت برای انجام ثبت سفارشات به شماره تماس های شرکت تماس حاصل فرمایید . تجارت با شما افتخار ماست.

بازگشت تانک پانتر، پلنگ آلمانی از گور برمی‌خیزد
پاریس، امسال در نمایشگاه Eurosatory 2022 شاهد رونمایی از محصولات زرهی متنوعی بود، اما گل سرسبد این نمایشگاه قطعاً جدیدترین تانک شرکت راین متال در کلاس وزنی +۵۰ تن با نام اولیه‌ی KF51 محسوب می‌شود. (KF مخفف KettenFahrzeug به معنای خودروی زنجیر دار)با این حال، نام KF51 فقط چند ساعت گرمای امسال فرانسه را طاقت آورد و در ساعت ۲ ظهر با سخنرانی رئیس شرکت راین متال آقای Armin Papperger جای خود را به “پانتر” داد.شاید بد نیست اگر معرفی این پسر تازه از راه رسیده را با معرفی پدر شروع کنیم. پدری که ۸۰ سال قبل به یکی از نمادهای بلوغ و اوج پختگی صنعت زرهی آلمان تبدیل شد، در بزرگترین و سهمگین‌ترین نبرد زرهی تاریخ (نبرد کورسک) اولین بار قدم به میدان گذاشت و تا آخرین لحظات جنگ یک قاتل بی‌رحم و شکست‌ناپذیر برای تانک‌های متفقین به شمار می‌آمد. ولی در سیاهی مطلق جنگ جهانی دوم و سیاهچاله‌ی عمیقی که آلمان نازی در آن فرو رفت به فراموشی سپرده شد، هیچ‌گاه به اندازه‌ی T-34 یا شرمن یا حتی تایگر به آن پرداخته نشد و فیلم‌هایی چون Fiury و T-34 هرگز برای آن ساخته نشده و احتمالاً نخواهد شد.معادل باستانی تانک‌های امروزی را می‌توان فیل‌های جنگی دانست. بشر همواره در آرزوی سلاحی خردکننده با قدرتی مرعوب‌کننده برای در هم شکستن استحکامات و خطوط دفاعی دشمن خود بوده است. تفکر استفاده از فیل در این نقش قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارد و به شبه‌قاره‌ی هند برمی‌گردد. این ایده به شرق (چین باستان) و غرب (فلات ایران) گسترش یافت. موارد بسیار محدودی از استفاده‌ی چینی‌ها از فیل جنگی به ثبت رسیده، ولی ملتی که بهتر و بیشتر از همگان ارزش و اهمیت فیل به‌عنوان یک سلاح جنگی و یک “تانک باستانی” را درک نمود ایرانیان بودند. یکی از مستندترین و دقیق‌ترین روایات ثبت‌شده در تاریخ به نبرد گوگمل برمی‌گردد. در سال ۳۳۱ قبل از میلاد در نبرد گوگمل (جایی در شرق موصل) داریوش سوم و اسکندر مقابل یکدیگر صف‌آرایی کردند. فیل‌های جنگی سپاه ایران آن‌چنان ترسی در لشکر اسکندر ایجاد کردند که او مجبور به قربانی کردن برای Phobos، (خدای وحشت) شد. این اولین مواجهه‌ی جهان غرب با مفهومی معادل تانک‌های امروزی بود. با شکست داریوش سوم و تسخیر قلمروی او، اسکندر فیل‌های جنگی هخامنشی را در لشکر خود ادغام کرد و ۵ سال بعد در نبرد با امپراتوری هند از آن‌ها استفاده نمود. اوج کاربری فیل جنگی به امپراتوری ساسانیان برمی‌گردد که در طی ۵ قرن حکومت خود در نبردهای مختلف از آن‌ها بهره بردند. با اضمحلال و شکست ساسانیان فیل‌های جنگی نیز به‌مرور از صحنه‌ی نبرد کنار گذاشته شدند.در سال ۱۴۸۷ میلادی لئوناردو داوینچی برای اولین بار مفهوم تانک مدرن را با الهام از لاک‌پشت برای نسل‌های آینده ترسیم کرده و مدل مفهومی (کانسپت) خود با نام تانک لئوناردو را طراحی نمود.تانک لئوناردو از یک زره چوبی با صفحات تقویت‌کننده‌ی فلزی و تعدادی توپ جنگی که در یک آرایش دایره‌ای زیر این زره قرار گرفته بودند ساخته شده بود و با کمک دو میل‌لنگ و جعبه‌دنده با نیروی چهار مرد که در درون آن جای می‌گرفتند حرکت می‌کرد. نکته‌ی جالب در طرح داوینچی استفاده از زره شیب‌دار برای افزایش ضخامت مؤثر و منحرف کردن پرتابه‌های دشمن بود.ایده‌ی داوینچی قرن‌ها از زمان خود فراتر بود و از طرفی ارزش عملیاتی چنین وسیله‌ای در اروپای پیش از رنسانس درک نمی‌شد.با اختراع موتورهای احتراق داخلی و توپ‌های جنگی قدرتمند و سبک‌تر از گذشته در قرن ۱۹، ایده‌ی استفاده‌ی مجدد از فیل‌های جنگی این بار با موتورهایی که قدرت صدها اسب در آن‌ها فشرده شده بود، با یک زره فولادی و جایگزینی عاج و نیزه با توپ و تیربار در ذهن بشر شکل گرفت. بالاخره در سال ۱۹۱۵ اولین تانک به مفهومی که امروز از آن می‌شناسیم متولد شد و در سحرگاه ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۶ سربازان امپراتوری آلمان در دشت مملو از سیم خاردار و خندق‌های چند متری فرانسه، با سلاحی تاریخ‌ساز مواجه شدند که هیچ‌کس در آلمان مشابهش را تاکنون ندیده بود: تانک‌های مارک ۱ انگلیسیتانک مارک ۱ (سپتامبر ۱۹۱۶)با وجود مارک ۱، انگلیسی‌ها برای اولین بار به‌راحتی می‌توانستند از خندق‌های نفوذناپذیر ایجاد شده توسط ارتش آلمان که برای سال‌ها جنگ جهانی اول را به بن‌بست کشانده بودند، بدون واهمه از تلفات سنگین در اثر تیربارهای دشمن عبور کنند. سیم‌های خاردار و زمین‌های ناهموار، دیگر مشکل‌ساز نبودند. خندق‌ها و سنگرها را به‌راحتی می‌شد پاک‌سازی کرد. در روزگاری که بسیاری از سربازان حتی اتومبیل سواری را از نزدیک ندیده بودند مواجهه با یک غول توقف‌ناپذیر ۳۰ تنی از جنس فولاد که هیچ سلاحی روی آن کارگر نبود به حدی وحشت ایجاد می‌کرد که بسیاری از سربازان آلمانی در اولین مواجهه با این تانک دچار نوعی فلج استرسی به نام “فلج تانک” می‌شدند. چند نمونه مارک ۱ به دلایلی چون نقص فنی به غنیمت ارتش آلمان درآمد. آن‌ها را تعمیر کرده و به برلین انتقال دادند. قیصر ویلهلم دوم با مشاهده‌ی این سلاح جدید تحت تأثیر کارایی‌اش قرار گرفت و فرمان ساخت نمونه‌ای مشابه را داد. ۲ سال بعد سرانجام در ۲۴ آپریل ۱۹۱۸ اولین نبرد تانک – تانک بین ۳ تانک A7V آلمانی و ۳ تانک مارک ۴ انگلیسی به وقوع پیوست.توضیح عکس: نمونه‌ی بازسازی شده از تانک A7V. اولین تانک کشور آلمان که در سال ۱۹۱۸ و در واپسین ماه‌های جنگ جهانی اول، بسیار دیرهنگام عملیاتی گردید و نتوانست دردی از آلمان دوا کند. جنگ جهانی دوم به‌نوعی اوج استفاده از تانک بود و بزرگترین نبردهای زرهی تاریخ در این جنگ به وقوع پیوست. هزاران تانک مقابل یکدیگر صف‌آرایی کرده و خونین‌ترین نبردهای زرهی تاریخ را رقم زدند. آلمان به‌خوبی از تجربه‌ی جنگ جهانی اول درس گرفته بود و با کمک جدیدترین تکنولوژی روز و تجربیات جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶-۱۹۳۹) به‌شدت در پی بهبود قوای زرهی و ساخت تانک‌هایی بهتر از دشمنان خود بود. انگلیس و فرانسه هنوز در باد غرور پیروزی در جنگ جهانی اول بودند و با تفکراتی منسوخ، سردرگم و به‌روز نشده به مفهوم تانک و کارکرد آن در نبرد می‌نگریستند. در تفکر جنگی و سازمان رزم انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها تانک همانند جنگ جهانی اول هنوز وسیله‌ی پشتیبانی از قوای پیاده و باز کردن مسیر برای آنان با نفوذ در قلب استحکامات طرف مقابل بود. مقابله با تانک‌های دشمن بر عهده‌ی تیم‌های ضد زره گذاشته شده بود. تنها دو کشور – آلمان و شوروی – ارزش واقعی این سلاح را دریافته و آن را برای دوئل‌های زرهی طراحی می‌کردند. این درک متقابل باعث یک نبرد بی‌امان “زره و کالیبر” مابین آلمان و شوروی شد که قبل از شروع جنگ جهانی آغاز گردید و تا آخرین روزهای آن ادامه داشت. در تمام این مدت آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها با شرمن های خود مشغول بودند و تانک‌های قدرتمند و رقابتی این دو کشور مثل کامت (Comet) و ام-۲۶ پرشینگ تنها در آخرین سال جنگ جهانی دوم وارد خدمت شد.توضیح عکس: پرشینگ (بالایی) و کامت (وسط) به ترتیب توسط ایالات‌متحده و انگلستان به‌عنوان جانشین تانک شرمن (پایین) معرفی شدند اما هر دو تنها در آخرین سال جنگ جهانی عملیاتی گردیدند و تأثیر خاصی بر روند جنگ نداشتند. شرمن با وجود قابلیت اعتماد بسیار بالا و تعمیرات آسان و هزینه‌ی نگهداری اندک، زره و توپ بسیار ضعیفی داشت و به “ببر کاغذی” معروف بود.توضیح تصویر: دوئل زره و کالیبر آلمان و اتحاد جماهیر شوروی. تانک افسانه‌ای پانتر با نام اصلی پانزر-۵ در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۲ توسط MAN AG (که در حال حاضر زیرمجموعه‌ی فولکس‌واگن است) ساخته شد و با عجله به جبهه‌ی شرقی فرستاده شد تا در مقابل قوای بی‌شمار و توقف‌ناپذیر اتحاد جماهیر شوروی صف‌آرایی کند. پانتر شاید زره ضخیم و توپ ۸۸ میلی‌متری مخوف تایگر را نداشت، اما توازنی خارق‌العاده در آن برقرار بود که بنا بر اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران و کهنه سربازان جنگ جهانی دوم، پانتر را در جایگاه بهترین تانک جنگ جهانی دوم، در رأس همه، قرار می‌دهد.توضیح عکس: یکی از نمونه‌های سالم و بازمانده‌ی تانک پانتر در فرانسه پانتر مجموعه‌ای از تکنولوژی‌های جدید بود که بسیاری از آن‌ها برای اولین بار در یک تانک میدان نبرد به کار گرفته می‌شدند. به فناوری “سبد برجک (turret basket)” مجهز بود به این معنا که تمام فضای زیر برجک ازجمله کف تانک همراه با برجک می‌چرخید و خدمه همواره در جایگاه ثابتی قرار داشته و نیاز به تغییر جایگاه خود و “قدم زدن” در داخل تانک هنگام حرکت برجک وجود نداشت.به‌طورکلی شیب‌دار بودن زره باعث افزایش حفاظت و ضخامت مؤثر زره می‌شود اما عیب بزرگ آن کاهش فضای داخلی تانک و ناراحتی خدمه است.پانتر با وجود زره ضخیم و شیب‌دار فضای داخلی بسیار جادار و مناسبی داشت، در نظر گرفتن چهار مسیر مجزای خروج اضطراری برای خدمه نشان از دقت و توجه بسیار بالای طراح به ایمنی خدمه‌ی تانک دارد. پریسکوپ ها، سیستم اُپتیک بسیار پیشرفته و مسافت یاب پانورامیک و دقیق ساخت شرکت کارل زایس، موتور پرقدرت بنزینی V-12 مایباخ با ۷۰۰ اسب بخار قدرت و نسبت قدرت به وزن بیشتر از ۱۵ (مشابه با یک تانک متوسط) که قدرت تحرک فراوانی به پانتر می‌داد از دیگر ویژگی‌های این تانک بود. ساده‌سازی و پتانسیل بالا برای تولید انبوه با هزینه‌ی پایین‌تر نسبت به تانک‌های تایگر و کینگ تایگر، پانتر را در جایگاه بالاتری نسبت به این دو قرار می‌دهد.با درس گرفتن از تجربیات پانزر-۳ و ۴ و گیر افتادن آن‌ها در گل‌ولای شرق اروپا پانتر به زنجیرهایی عریض در دو طرف مجهز شده بود تا تقسیم وزن به‌خوبی انجام شود.البته هنوز به نقطه‌ی قوت اصلی پانتر نرسیده‌ایم و باید دوباره به شرکت معظم راین متال، این غول ۱۳۳ ساله‌ی حوزه‌ی زرهی و توپ ۷۵ میلی‌متری KwK-42 که اختصاصاً برای پانتر طراحی کرد برگردیم.توضیح عکس: پانتر و توپ ۷۵ میلی‌متری KwK-42 L/70. عدد ۷۰ مقابل حرف L در سیستم نام‌گذاری توپ‌های غربی به این معناست که طول لوله ۷۰ برابر کالیبر آن استتوپ ۷۵ میلی‌متری پانتر یک شاهکار تکنولوژیک محسوب می‌شود. در این کالیبر متفقین تجربه‌ی بسیار بیشتر و تنوع تسلیحاتی بسیار بالاتری از آلمان و شرکت راین متال داشتند؛ با این حال توپ ۷۵ میلی‌متری که راین متال طراحی کرد قدرتمند‌ترین توپ این کلاس شد و تمام توپ‌های متفقین را از حیث قدرت و دقت کنار زد. سرعت خروج گلوله از دهانه‌ی این توپ ۱۰۰۰ متر بر ثانیه بود (برای مثال و آشنایی ذهن شما با این عدد می‌توان توپ ۷۶ متری تی ۳۴ و سرعت ۶۸۰ متری آن را ذکر کرد. حتی توپ ۸۵ میلی‌متری که ۲ سال بعد از معرفی پانتر، در یک ارتقای عظیم روی تی-۳۴ نصب گردید سرعتی بیشتر از ۸۰۰ متر در ثانیه هنگام خروج گلوله از دهانه‌ی لوله نداشت). سرعت بسیار بالای توپ KwK-42 باعث می‌شد گلوله پس از شلیک یک مسیر غیر منحنی و کاملاً صاف (flat trajectory)، مثل مشت‌های یک بوکسور را تا هدف طی کند و هدف‌گیری راحت و قدرت نفوذ بسیار بالایی با توجه به انرژی جنبشی بالای خود (که با مجذور سرعت متناسب است) در حتی ضخیم‌ترین قسمت‌های زره تانک دشمن داشته باشد. قدرت نفوذ توپ ۷۶ میلی‌متری پانتر حتی از توپ ۸۸ میلی‌متری تایگر که یکی از ترسناک‌ترین سلاح‌های آلمان برای تانک‌های متفقین محسوب می‌شد، بیشتر بود. با تکیه بر این توپ پانتر می‌توانست از فاصله‌ی ۱۵۰۰ متری تمام تانک‌های متفقین را از صحنه‌ی نبرد خارج کند درحالی‌که این تانک‌ها برای هدف قرار دادن پانتر از روبه‌رو ناچار به کاهش فاصله تا کمتر از ۵۰۰ متر بودند.توضیح عکس: تانک‌های پانتر (سمت راست) و تایگر (سمت چپ) در نبرد کورسک.پانتر بسیار خوش درخشید حتی در زمانی که کارخانه‌های آلمان زیر ضرب بمباران خردکننده‌ی ایالات‌متحده و انگلستان قرار داشتند و آلمان معادن ارزشمند فلزات خود در اوکراین را از دست داده، با کمبود شدید سوخت باکیفیت مواجه بود و از آلیاژهای نامرغوب و شکننده استفاده می‌کرد.پس از در هم شکستن کمر ارتش آلمان در نبرد کورسک و شروع روند عقب‌نشینی تا برلین، پانتر همواره اصلی‌ترین و مهم‌ترین مانع در برابر ماشین جنگی توقف‌ناپذیر ارتش سرخ بود. تولید پانتر در سال ۱۹۴۵ خاتمه یافت و با توجه به نابودی زیرساخت‌های تولید و پشتیبانی قطعات آن در آلمان، فقط تا ۴ سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم در خدمت بود و سپس نام پانتر برای بیش از ۷ دهه به صفحات تاریخ پیوست.حال گویا پس از ۷۳ سال شرکت راین متال دوباره عزم بر زنده کردن پانتر و تولید تانکی جدید با این نام را دارد. خبری از فناوری‌هایی چون قوای هیبرید و اهمیت قائل شدن برای دلواپسان طبیعت نیست! و پانتر جدید (KF51) از همان موتور ۱۴۷۵ اسب بخاری دیزلی که در تانک اصلی میدان نبرد ارتش آلمان (لئوپارد-۲) امتحان خود را پس داده استفاده می‌کند. ولی با وزن ۶۵ تنی، ۶ تُن از پیشرفته‌ترین نسخه‌ی لئوپارد (۲A7V) و تانک آبرامز سبک‌تر است که این اختلاف قابل توجه در وزن، تحرک و مانورپذیری آن را به‌وضوح افزایش می‌دهد.پانتر جدید به توپ ۱۳۰ میلی‌متری مجهز است که ۱۰ میلی‌متر افزایش کالیبر در مقایسه با توپ‌های ۱۲۰ میلی‌متری که به‌طور فراگیر در تمام تانک‌های غربی استفاده می‌شوند را نشان می‌دهد. بنا بر ادعای راین متال این توپ جدید در نبردهای زرهی کارایی ۱.۵ برابری و برد مؤثر بسیار بیشتر نسبت به توپ ۱۲۰ میلی‌متری لئوپارد دارد. گلوله‌های این توپ ۱۳۰ میلی‌متری انرژی معادل ۱۸ تا ۲۰ مگاژول را به هدف وارد می‌کنند که در حد یک توپ ۱۴۰ میلی‌متری است. درحالی‌که انرژی گلوله‌های توپ ۱۲۰ میلی‌متری از ۱۲ تا ۱۳ مگاژول فراتر نمی‌رود.پانتر به یک تیربار با کالیبر ۱۲.۷ میلی‌متری با سیستم کنترل از راه دور مجهز است همچنین دارای یک جایگاه مخصوص که می‌توان از آن ۴ فروند پهپاد انتحاری یا موشک‌های مخصوص دفاع ضدهوایی شلیک کرد.پانتر توان بسیار بالاتری برای حفاظت از خود و خدمه‌اش در میدان نبرد دارد و به سیستم‌های حفاظت فعال و غیرفعال و واکنشی مجهز است. سیستم حفاظت فعال پانتر “استرایک شیلد” StrikeShield نام دارد که سخت‌گیرانه‌ترین آزمون‌های حفاظتی را با موفقیت سپری نموده است و اهمیت وجود چنین سیستمی با توان دفع موشک‌های ضدتانک با توجه به مشاهدات جنگ اوکراین بسیار بارزتر از گذشته، جلوه‌گر شده است.لئوپارد ۴ خدمه دارد اما در پانتر به لطف سیستم بارگذار تمام خودکار تنها ۳ خدمه شامل فرمانده، توپچی و راننده حضور دارند. با این وجود همچنان فضایی جداگانه برای نفر چهارم حفظ شده است و می‌توان از آن برای جابه‌جایی تکنیسین‌ها و اپراتورهای پهپاد یا فرماندهان در بالاترین سطح ایمنی استفاده نمود.پانتر جدید از سیستم الکترونیک با معماری تمام دیجیتالی یکپارچه با قابلیت اشتراک‌گذاری تصاویر و اطلاعات تمامی دوربین‌ها و سنسورها و سایر سیستم‌های نظارتی تانک در نمایشگر مخصوصی که در مقابل هر یک از خدمه قرار گرفته است بهره می‌برد. بدین ترتیب خدمه می‌توانند در انجام وظایف به یکدیگر کمک کرده و وظایف هم‌رزم خود را بر عهده گیرند. به لطف این یکپارچه‌سازی در آینده می‌توان تمام این اعمال را به یک کامپیوتر مرکزی سپرد و نسخه‌ای بی‌سرنشین و کاملاً هوشمند از پانتر را به جنگ تانک‌های دشمن فرستاد.همچنین با کمک سیستم NATO Generic Vehicle Architecture (اختصاراً NGVA) پانتر به‌سرعت با سایر تسلیحات ناتو هماهنگ شده و به‌سادگی در سازمان رزم آن جای می‌گیرد.رونمایی از تانک پانتر توسط راین متال به شکل طعنه‌آمیزی در فرانسه انجام شد. دولت‌های آلمان و فرانسه تا به امروز ۱.۶ میلیارد یورو برای طرح مشترک تانک آینده‌ی خود (Main Ground Combat System) یا MGCS که هدف آن تولید یک تانک اصلی میدان نبرد برای جایگزینی تانک‌های Leclerc و لئوپارد-۲ در نیروی زمینی فرانسه و آلمان است هزینه کرده‌اند ولی این پروژه‌ی پرخرج از سال ۲۰۱۲ تا به امروز هیچ پیشرفت قابل توجه و خروجی چشمگیری نداشته است و تخمین زده می‌شود شاید در سال ۲۰۳۵ یک تانک آماده‌به‌خدمت از آن حاصل شود. همین تأخیر و تعلل و ابهام سبب شد لهستان در سال ۲۰۲۰ از این برنامه به‌کلی خارج شده و در عوض ۲۵۰ عراده تانک M1A2 SEPv3 آبرامز را سفارش دهد. آلمان و فرانسه پروژه‌ی مشابه و پرخرج دیگری! برای تولید یک جنگنده‌ی نسل ۶ با نام Future Combat Air System (FCAS) در حال توسعه دارند که ابتدا تاریخ ورود به خدمت آن سال ۲۰۴۰ تخمین زده می‌شد اما چندی پیش به سال ۲۰۵۰ موکول شد.در همین حین برنامه‌ریزی جدی دولت جدید آلمان برای خرید جنگنده‌ی اف-۳۵ از امریکا و اعلام رسمی آن که به‌نوعی نشانگر ناامیدی روزافزون آلمانی‌ها از این شراکت است باعث ناخرسندی شدید مقامات فرانسوی شد.توضیح عکس: جنگ روسیه و اوکراین باعث افزایش شدید بودجه‌ی دفاعی آلمان و تخصیص بیش از ۱۰۰ میلیارد یورو برای نوسازی و تقویت ارتش آلمان شد. ازجمله خرید ۵۰ فروند جنگنده‌ی پنهان‌کار اف ۳۵.حال شرکت راین متال که نقش کم‌رنگ در پروژه‌ی MGCS را درشان خود نمی‌بیند و از آن شدیداً ناراضی است با رونمایی از پلنگ آماده و تماماً آلمانی خود در فرانسه گویا قصد مخابره‌ی پیام مهمی به دولت اولاف شولتز را دارد. هدف اصلی راین متال در وهله‌ی اول قطعاً نیروی زمینی آلمان و تأمین جانشین تانک لئوپارد با کنار زدن پروژه‌ی MGCS است اما با توجه به جنگ اوکراین و تحویل گسترده‌ی تانک‌های قدیمی کشورهای عضو ناتو به اوکراین، پانتر می‌تواند به‌سرعت جای خالی این تانک‌ها را نیز پر نموده و با کسب موفقیتی عظیم در بازار جهانی، مخصوصاً کشورهای شرق اروپا که نیازی شدید به تقویت قوای زرهی خود با یک تانک پیشرفته و قابل اعتماد حس می‌کنند، سود چشمگیری را نصیب سازنده‌ی خود کند. در خاورمیانه نیز قطر (نسخه‌ی ۲A7 پلاس) و ترکیه (نسخه‌ی ۲A4) از تانک‌های لئوپارد-۲ استفاده می‌کنند که با وجود اشتراک گسترده‌ی قطعات و شاسی پانتر با لئوپارد، خرید این تانک یک گزینه‌ی بسیار مقرون‌به‌صرفه برای ارتقای نیروی زمینی و قوای زرهی این کشورها است.تانک‌های تی-۷۲ ام ۱ جمهوری چک در حال ارسال به سمت اوکراین. تأمین یک تانک جایگزین مدرن و قابل اعتماد برای این تانک‌های قدیمی و منسوخ می‌تواند فرصتی ایده‌آل برای شرکت‌هایی چون راین متال باشدنویسنده: بابک سزاوار کلاتی

[